به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، روزنامه لوموند فرانسه مقاله محمدجواد ظريف وزير خارجه کشورمان در آستانه مذاکرات ايران و ?+? را با عنوان «غنيمت شمردن فرصتها و رها کردن خيالبافيها» منتشر کرد.
مشروح اين مقاله به شرح زير است.
«دور آينده مذاکرات هستهاي بين ايران و گروه ?+? اين هفته در وين در تاريخ ? جولاي آغاز خواهد شد. اين آخرين دور – البته طولاني – قبل از اولين مهلت زماني (?? جولاي) توافق موقتي است که در تاريخ ?? نوامبر ???? مورد موافقت قرار گرفت.
ايران اراده سياسي جهت «دستيابي به يک راه حل جامع دراز مدت مورد توافق طرفين» را دارد. لکن، گفتوگوها تنها زماني ميتواند به نتيجه موفقيت آميزي برسد که کليه طرفها به يافتن راه حلهاي قابل قبول طرفين که در راستاي اهداف توافق شده مندرج در توافق موقت ما ميباشد، متعهد باشند: «تضمين اينکه برنامه هستهاي ايران انحصارا صلحآميز ميباشد» و «برداشتن جامع کليه تحريمهاي شوراي امنيت، همچنين تحريمهاي چندجانبه و ملي مرتبط با برنامه هستهاي ايران».
در حالي که که دورانديشي و تحليل معقول ميتواند موفقيت را تضمين کند، بالعکس خيالبافي و سوء محاسبه ميتواند موجب يک فرصت از دست رفته جديد شود.
طي ??? روز از قبول مسئوليت گفتوگوهايمان با شش قدرت جهاني، «برنامه اقدام مشترک» منعقد شد. اين معامله تاريخي – که اولين مورد طي يک دهه بوده است – بر دو محور اصلي مبتني است. نخست اينکه، غربيها نسبت به حقانيت ما در دفاع از حقوق، حيثيت و احترام اذعان کنند. دوم آنکه، آمادگي مبني بر اينکه نشان دهيم فعاليتهاي هستهاي ما انحصارا صلحآميز ميباشند.
آژانس بينالمللي انرژي اتمي راستي آزمايي کرده است که ما نسبت به قولهاي خود پايبند بودهايم. همکاري که ما در حال حاضر با آژانس داريم طي سالهاي اخير بهترين همکاري است. ما همين مسير را در راستاي تحقق اولويتهاي امنيت ملي خودمان دنبال ميکنيم که از جمله شامل اين ميگردد که ما به موجب تعهداتمان در جستجوي بمب هستهاي نيستيم.
ما هيچ چيزي براي پنهان کردن نداريم. تمام برنامه و سياست هستهاي کلا صلحآميز است و اين برنامه به منظور پاسخگويي به نيازمنديهاي صلحآميز ايران در زمينه بهداشت، انرژي و حوزههاي مشابه شکل گرفته است. در بسياري از موارد، متعاقب اينکه تلاشهاي بينالمللي جهت دستيابي به بازار آزاد ناکام ماند، از جمله محروم شدن از بهرهمندي از سهام خود در اوروديف فرانسه، ايران بر توسعه زيرساخت ملي تمرکز کرد.
با ناديده گرفتن اين واقعيات و ارائه نادرست حقايق، گروههاي فشار اندکي البته صاحب قدرت در اروپا و ايالات متحده به طور بسيار مضحکي جبههاي به راه انداختهاند که برنامه ايران داراي سمت و سوي تسليحات هستهاي است و ايران مي تواند طي يکي دو ماه مواد شکاف پذير کافي براي ساخت يک بمب را توليد کند. فلذا، استدلال آنها اين است که برنامه هستهاي ما مي بايست تا حدود زيادي محدود شده تا اينکه ايران از توسعه بمبهاي هستهاي فاصله گيرد. اين رويکرد بر ارائه نادرست مراحل، زمان و خطرات شتاب به سمت بمب مبتني است. همچنين اين رويکرد تعهدات و اولويت هاي ثابت شده ايران را ناديده مي گيرد.
يک بررسي علمي و فني جدي، برعکس کارتون جنجالي که در مجمع سازمان ملل متحد دو سال پيش بر سر زبانها افتاد، به روشني نشان ميدهد که چنانچه ايران تصميم آن داشت که به سمت گريز هستهاي حرکت کند، اين کار را چند سال پيش مي کرد و نه ظرف چند ماه. همه بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي ميبايست اخراج مي شدند. برنامه صلحآميز تحت نظارت بينالمللي مي بايست به مواد شکاف پذير مناسب تسليحات باز طراحي ميشد. برنامه مذکور مي بايست به فلزات، در مدل مورد نياز يک بمب و انجام بسياري ديگر از فرايند تسليحاتي پيچيده تبديل مي گرديد.ايران هيچ يک از اين مراحل را انجام نداده است.
حتي زماني که ما وقت داشتيم، ما به سمت بمب نرفتيم. بين سالهاي ???? تا ????، هنگامي که روابط ايران با غرب و همکاري با آژانس بينالمللي انرژي اتمي در سطح پائيني بود، ما زمان کافي داشتيم، کمتر محدوديت هاي بينالمللي وجود داشت، نسبتا نظام نظارت سادهتري اجرا مي شد و سانتريفيوژ کافي براي رفتن به سمت يک بمب را داشتيم. ما حتي هزينه نظام تحريم هاي وسيع و ناعادلانهاي را پرداخت کرديم که حتي براي آنهايي که به سمت اشاعه سلاحهاي هستهاي حرکت کرده بودند مورد استفاده قرار نگرفت. اما همانگونه که دو گزارش ارزيابي اطلاعات ملي ايالات متحده در سال هاي ???? و ???? بر آن صحه گذاشتهاند، ايران گامي به اين سمت برنداشته است.
نکته کليدي اين است که آنچه که ايران را از تسليحات هستهاي دور کرده است، باورهاي اخلاقي و مذهبي و همچنين محاسبات استراتژيکي عقلاني است و نه تعداد سانتريفيوژها و يا واحد شکافت هستهاي (SWU). عجيب آنکه برخي در غرب دادههاي علمي و عملکرد تاريخي را به نفع به راه انداختن افسانه خطرناک مبني بر اينکه ايران به منظور حفاظت از خويش نيازمند بمب بوده و تا دستيابي به يکي از آنها چند گام بيشتر فاصله ندارد، ناديده ميگيرند.
ما امروز، فرصت منحصر به فردي در مذاکراتمان با ?+? داريم تا اينکه اقدامات اعتمادساز درازمدت و همچنين اينکه ترتيبات نظارتي و راستي آزمايي گستردهاي جهت اعطاي تضمينات بيشتر مبني بر اينکه برنامه هستهاي ايران براي هميشه انحصارا صلحآميز باقي خواهد ماند، را اجرايي کنيم. براي از پيش رو برداشتن موانع تحقق اين دستاورد تاريخي، ما ميبايست به آينده نگاه کنيم. البته ما نميتوانيم و نبايست درسهايي که از تاريخ داشتهايم را ناديده بگيريم. درک اينکه چگونه مجموعهاي فرصتهاي از دست رفته با خيالبافي از دست رفت، اساسي است.
من مستقيما در مذاکرات مربوط به برنامه هستهاي از ???? تا ???? درگير بودم، که در آن زمان تحت مديريت رئيس جمهور کنوني ايران قرار داشت. بسياري از خيالبافيها و مواضع مخرب که امروز من شاهد آن هستم به طور ترسناکي آنچيزي که من آن روزها ميديدم را يادآور ميشود. در تاريخ ?? مارس ????، من در پاريس يک بسته پيشنهادي را به همتاهاي اروپايي خودم ارائه کردم. آن بسته شامل مجموعهاي اقدامات طراحي شده توسط دانشمندان مستقل غيرايراني جهت تضمين اينکه برنامه هستهاي ما براي هميشه صلحآميز باقي خواهد ماند، ميشد.
پاسخي که ما دريافت کرديم، رد قاطع آن بود. با تحريک دولت بوش، همتاهاي اروپايي ما درخواست کردند که ما حداقل تا سال ???? از غني سازي خودداري کنيم. اصرار واشنگتن بر غني سازي صفر در ايران دقيقا نتيجه عکس داشت اما در بهم زدن گفتوگوها موفق بود.
اکنون که به سال ???? نزديک مي شويم، نتيجه زياده خواهي و گرفتاريهاي تحريم بسيار مبرهن است. ايران از ??? به در حدود ??،??? سانتريفيوژ رسيده است. ظرفيت غني سازي ما از ?/? درصد به ?? درصد افزايش يافته است و راکتور تحقيقاتي آب سنگين اراک نيز يک سال تا راهاندازي فاصله دارد.
اکثر ناظران غربي علنا در مورد فرصتهاي از دست رفته مربوط به پيشنهاد سال ???? من اظهار تاسف خوردهاند. در واقع، سوء محاسبه غرب در آن زمان تا حدود زيادي مسئول آن چيزي است که ما امروز با آن مواجه هستيم. امروز، رئيس جمهور روحاني و من دوباره به ميز مذاکرات بازگشتهايم و رويکرد ما تفاوتي نکرده است. متاسفانه، هنوز خيالبافي در برخي از طرفهاي مقابل وجود دارد. ما تمايل داريم که تضمين کنيم ماهيت برنامه هستهاي ما انحصارا صلحآميز است. اما از پيشرفتهاي فني و دانشمندان خودمان نخواهيم گذشت و نسبت به آنها تمسخر نخواهيم کرد. علاوه بر اين عاقلانه نبوده و نفع نظام عدم اشاعه را نيز مورد توجه نخواهد داشت.
هيچ کس نميتواند ساعت را به عقب بازگرداند. جانفشانيها انجام شده است. توانمنديها به طور وسيعي متفاوت است. دانش و تخصص به دست آمده است. هيچ کدام قابل فراموشي نيستند. فشار و تحريم نيز ناکارآمد بوده اند.
با توجه به اينکه ما به مقطعي رسيدهايم که ميتواند معامله هستهاي موقت را به راه حل جامع تبديل کند، من از همتايان خود ميخواهم که در مقابل تمايل ما در پرداختن به نگراني هاي مربوط به توانمندي هاي ما، نسبت به تقاضايمان براي حيثيت و احترام با درک برخورد کنند. بيش از همه، من از آنها مي خواهم از اينکه خيالبافيها اجازه پيدا کنند تا مسير حرکت به سوي پايان بخشي به يک بحران غير ضروري و گشودن افقهاي جديد را خارج سازد، خودداري کنند. اينچنين رويکردي نه تنها منتج به راه حل جامع در زمينه برنامه هستهاي خواهد شد، بلکه زمينه ارتقاء همکاري ها جهت اعاده ثبات منطقه اي و افزايش صلح و امنيت بينالمللي را فراهم خواهد ساخت.»
مرجع : خبرگزاري فارس